پارساپارسا، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

هدیه قشنگ آسمانی

پسرم مردی شده واسه خودش

سلام عزیز دل مامان قربونت برم حسابی بزرگ شدی و تکونهات شدیدتر شده و من و بابایی حسابی لذت میبریم از این تکونها...الان توی هفته 29 هستی پسر گلم امروز شما و مامانی تا ساعت 10 و نیم شب تنها بودی....آخه بابایی سرکار بود.....مادرجون و پدرجون و دایی جون ناهار اینجا بودن و ساعت 5 غروب رفتن خونه......وقتی رفتن خونه هم بهم زنگ میزدن که من از تنهایی نترسم.......عزیزجون هم برام زنگ زد و حال هردومون رو پرسید اما من که تنها نبودم عزیز دلم.....شما همراه منی و این بهم آرامش میده.....دیگه پسرم واسه خودش مردی شده......جدیدا وقتی دست به شکمم میکشم و باهات حرف میزنم و قربون صدقت میرم تکون میخوری عزیزم.... خیلی خیلی دوست داریم عزیزم     ...
6 دی 1392

پسر شیطون

سلام پسر شیطون از دیروز حسابی شیطونی میکنی توی شکم مامانی و واسه خودت پشتک میزنی عزیزم.....بعضی اوقات هم لگدات حسابی محکم میشه.....اما واسه من و بابایی شیرین و لذت بخشه امروز شما وارد ماه هفتم شدی عزیز دلم......دارم واسه اومدنت لحظه شماری میکنم پسر گلم من و بابایی عاشقتیم   ...
16 آذر 1392

سلام دوباره به پارسا

  سلام پسر گلم امروز 24 هفته ای شدی عزیزم دیروز عمه فاطمه خبر سونوگرافیشو بهمون داد.....نی نیش دخمله....اسمشم میخوان بزارن ریحانه منم آخرین باری که سونو رفتم توی هفته 20 بود و چند روز پیش رفتم به دکتر نشونش دادم.....گفت همه چی خوبه و تاریخ زایمان هم گفت آخرای بهمن میشه....وای باورم نمیشه که فقط 3 ماه تا اومدنت باقی مونده.....مطمئنا دلم برای این روزا تنگ میشه......بابایی هم هر روز دست میزاره رو شکمم و لگداتو احساس میکنه و کلی کیف میکنه. دوست داریم عزیزم اینم عکسای تست بارداری و سونوگرافی ها تا این لحظه: بی بی چک    آزمایش خون   سونو گرافی ها   ...
30 آبان 1392

دلنوشته برای پسرم

دلم برای این روزها تنگ میشود ،برای یکی بودنمان دلم برای روزهای هم نفس بودنمان تنگ میشود ،روزهای با هم اینگونه بودن دلم برای روزهای سخت و شیرین انتظار تنگ میشود ،روزهای بی قراری برای دیدنت دلم برای قلب کوچکی که در دلم میتپد تنگ میشود،دلم برای شیطنت های کودک درونم تنگ میشود. دیگر چیزی نمانده ...دیگر چیزی نمانده تا با آمدنت مرا واژه ی شور انگیز مادر بنامند...  دوستت دارم...    ...
21 آبان 1392